توو چشمام میخونی …
سبک #واحد
شب نهم محرم ۱۳۹۹
توو چشمام میخونی، عباسم حرفامو
به جز تو کسی نیست، بشنوه دردامو
آه یه بار دیگه اباالفضل، منو داداش صدا کن
پاشو بریم به خیمه باهم
آه خودت داداش میدونی، اگه نباشی لشکر
بدون تو میپاشه از هم
پای حرمله آخر، سمت خیمهها وا شد
زود پاشو بریم خیمه، زجر دوباره پیدا شد
” صد آه و صد واویلا ”
من جز تو برادر، کسی رو ندارم
میخندن به حالم، گره خورده کارم
آه پاشو تموم هستم، ببین که دل شکستم
به زینبم میشه جسارت
آه علمدار سپاهم، پاشو پشت و پناهم
برات بمیرم شدی غارت
پاهاتو نکش رو خاک، ای یل زمینگیرم
من کنار این پیکر از غریبی میمیرم
عموی خیمهها رفته آب بیاره
مثل ابر از چشما ستاره میباره
آه صحرا همه سرابه، حال همه خرابه
آب و به خیمه میرسونه
آه رقیه دل غمینه، حرف دلش همینه
آب و به خیمه میرسونه
حال و روز شیرخواره، خاطرش رو آزرده
چی دیده توی خیمه، خواب و از چشاش برده