دوباره غصه رو دلم…
سبک #واحد
ویژه شهدا
دوباره غصه رو دلم سنگینی داره
ابر چشام بی اختیار میخواد بباره
باز دلی بشکسته و حالی کربلایی
میخونم از کبوترای شیمیایی
شمع صبور خاطرات جنگ و جبهه
شیرِ دلیر روزای سخت دو کوهه
حالا شبیه مادر پهلو شکسته
از ضرب سرفه روی لبهاش خون نشسته
وای کسی از حال دلش خبر نداره
برا هیچ مسلمونی خدا نیاره
“واویلا از مردم زمونه”
خودت بگو رخ چرا رنگ زردی داره
خودت بگو زخم جگر چه دردی داره
خودت بگو از غصههای زن و بچه
بگو چرا هر جا میری میگن به من چه
چرا باید با اینکه بر همه امیری
برای دیدن رئیس نوبت بگیری
شرمندتم که دست تو نمک نداره
حق داره ابر آسمون که نمیباره
“واویلا از مردم زمونه”
غصه نخور کسی عیادتت نمیاد
گریه نکن دنیا دیگه تو رو نمیخواد
غصه نخور اونا که جبهه رو ندیدن
شهید بشی بهشت زهرا رات نمیدن
“واویلا از مردم زمونه”
با اینکه از زمینیا گلایه داری
سرگرم کردی دل و با شب زنده داری
هر چند خردل همه هستیتو سوزونده
تا فرج آقا دیگه چیزی نمونده
یه کم دیگه صبور باشی اونو میبینی
دندون روی جیگر بذار پیشش میشینی
اونجا آقا تا گفت رفیقاتو جدا کن
به ارواح خاک امام منم صدا کن