یادش بخیر روز و شبم باحسین بود

منتشر شده در : ۱۳۹۸/۱۲/۱۹

یادش بخیر روز و شبم باحسین بود…
سبک_واحد
ویژه شهادت حضرت زینب س

یادش بخیر، روز و شبم با حسین بود
وقت اذان، اَشهَدِ من یا حسین بود

یادش بخیر، بال و پرش میشدم خودم
سایه به سایه همسفرش میشدم خودم

یک عمر، مادر و پدرش میشدم خودم
جای همه فدای سرش میشدم خودم

نامِ حسین، حکم قفس را گرفته بود
یک شب ندیدنش، نفسم را گرفته بود

یادم می‌آید، آینه، روی حسین بود
هم پنجه‌هام، شانه‌ی موی حسین بود

یادم نرفته نیمه شب از خواب میپرید
یادم نرفته تشنه لب از خواب میپرید

یادش بخیر دور و برِ من شلوغ بود
هر روز خانه‌ی پدرِ من شلوغ بود

ماندند کربلا، کَس‌وکاری که داشتیم
آتش گرفت دار و نداری که داشتیم

جای سلام، سنگُ به من پرت کرده اند
زنهای شام، سنگُ به من پرت کرده اند

داغت نشست، قلب صبور مرا شکست
زخمِ زبانِ شام، غرور مرا شکست

حالا فقط به پیرُهَنَش فکر میکنم
میسوزم و به سوختنش فکر میکنم
هرشب به دست و پا زدنش فکر میکنم
هرشب به نیزه و دهنش فکر میکنم

دیدم چگونه صورت آینه‌اش شکست
در زیر نعلها، قفسِ سینه‌اش شکست

با روضه‌ی برادرم از هوش میروم
با ضجه‌های مادرم از هوش میروم

شما هم می توانید دیدگاه خود را ارسال کنید

*

امارگیر وبلاگامارگیر سایتتقویم و ساعت
مشاهده آمار وبسایت