چقدر شب تا سحر …

منتشر شده در : ۱۳۹۹/۰۸/۲۲

چقدر شب تا سحر …
سبک #واحد
پایان ماه صفر ۱۳۹۹

چقدر شب تا سحر از صبح تا شب
نخوابیدم کتک خوردم نشستم
برا اینکه نشونت داده باشم
هنوز زخم رو ابرومو نبستم

نشستم دسته کردم گفته‌هامو
شروعش از غروب سرخ صحراست
بابا راست گفته بودی این سه سالت
یه جورایی زیادی مثله زهراست

نبوسیدی منو رفتی بابایی
نگفتی بی تو تنهایی میمیرم
ولی من عهد کردم زنده باشم
تا یکبار دیگه دستاتو بگیرم

آخی یادت میاد دست تو بابا
همه شب بالش زیر سرم بود
یادت هست قد و بالای بلندت
چه تکیه گاهی واسه مادرم بود

تو هم که مثل من ابروت زخمه
بمیرن این همه لامذهبی رو
حالا که توی آغوش منی پس
بیا آروم باشیم امشبی رو

میگفتی اومدی هر جور باشه
باید از جام واسه بابا پاشم
مثه زهرا که هستم حالا دیگه
میخوام یه ذره هم مثل تو باشم

حقیقت اینه که نشناختمت آه
چکار کردن با این سر تا خرابه؟
تنور خولی، سنگ و چوب و نیزه
رسیدی دست آخر تا خرابه

” یا حسین بن علی “

شما هم می توانید دیدگاه خود را ارسال کنید

*

امارگیر وبلاگامارگیر سایتتقویم و ساعت
مشاهده آمار وبسایت